با سلام اینجا تهران است. ساعت ۳ بامداد ... صدای مردم آزار
تمام غصه هایی را که برایت خوردم بالا می آورم ؛ طعم بیهودگی میداد …
.
.
عشق های امروزی
بی نام ،
قابل انتقال به غیر
و
معاف از احساس میباشند …
.
.
ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ !
.
.
ﺟﻨﮕﻞ فقط دیدنی نیست
ﻓﻘﻂ ﺳﻮﺧﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺟﻨﮕﻞ ﭼﻮﺏ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ !
.
.
بی رحمی ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺣﻮﺍست ﺭﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ !
ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﺎﺩﮔﯿﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ …
.
.
دنبال “مخاطب خاص” نوشته هایم نباشید ، ارزش “خاص بودن” را نداشت !
.
.
دلش دل نبود که ، لامصب ژله بود … برا همه میلرزید !
.
.
دار بزن خاطرات کسی که تو را دور زد …
.
.
ﻟﻌﻨﺘﯽ ﮔﻔﺖ : ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ، ﺍﺑﺪﺵ ﭼﻪ ﺯﻭﺩ ﻋﻔﻮ ﺧﻮﺭد !
.
.